جدول جو
جدول جو

معنی به طور عبوس - جستجوی لغت در جدول جو

به طور عبوس
متجهّمٌ
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به عربی
به طور عبوس
Sullenly
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور عبوس
d'un air maussade
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به فرانسوی
به طور عبوس
বিষণ্ণভাবে
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به بنگالی
به طور عبوس
اداس ہو کر
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به اردو
به طور عبوس
somurtarak
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
به طور عبوس
kwa huzuni
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به سواحیلی
به طور عبوس
de manera sombría
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور عبوس
trübsinnig
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور عبوس
похмуро
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور عبوس
ponuro
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور عبوس
阴沉地
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به چینی
به طور عبوس
de maneira sombría
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور عبوس
con aria cupa
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور عبوس
somber
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به هلندی
به طور عبوس
угрюмо
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به روسی
به طور عبوس
อย่างเศร้า
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به تایلندی
به طور عبوس
dengan muram
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
به طور عبوس
उदास तरीके से
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به هندی
به طور عبوس
בעצב
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به عبری
به طور عبوس
憂鬱に
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به ژاپنی
به طور عبوس
우울하게
تصویری از به طور عبوس
تصویر به طور عبوس
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
Backwardly, Inversely, Retrogressively
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
en arrière, de manière inverse, de manière régressive
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
назад , обратно , регрессивно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
rückwärts, umgekehrt, rückläufig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
назад , зворотно , регресивно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
wstecz, odwrotnie, regresywnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
向后地 , 反向地 , 倒退地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
para trás, de maneira inversa, de forma retrocessiva
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
all'indietro, in modo inverso, in modo regressivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
hacia atrás, de manera inversa, de manera retrograda
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
achteruit, omgekeerd, retrogradief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
ถอยหลัง , โดยตรงข้าม , อย่างถอยหลัง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از به طور معکوس
تصویر به طور معکوس
ke belakang, secara terbalik, secara regresif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی